باز محرم رسید، شدم چه حیران و مست
از این همه عاشقی، دوبارهام مست مست
باز محرم رسید، شهر سیهپوش توست
دل، نگران رنج خواهر مظلوم توست
دمید روح غم اندر تن مه غم عالم
تو نوحه سر بده چون شد عزای اشرف آدم
لباس تیره به تن کن، ز داغ نوحه تو سر کن
که گشته ماه عزا و دوباره گشت محرم
دوباره فصل غم اومد
ماه اشک و شبنم اومد
شهر ما مشکی به تن کرد
عاشقا محرم اومد
شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است
از مردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیکترین راه به الله حسین است
عالم همه قطره و دریاست حسین، خوبان همه بنده و مولاست حسین، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش، از بس که کرم دارد و آقاست حسین
پرسیدم: از حلال ماه، چرا قامتت خم است؟ آهی کشید و گفت:که ماه محرم است. گفتم: که چیست محرم؟ با ناله گفت:ماه عزای اشرف اولاد آدم است.
آبروی حسین به کهکشان میارزد، یک موی حسین بر دو جهان میارزد، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست، گفتا که حسین بیش از آن میارزد
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد، بر دل فاطمه داغ عالم شد. فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میکنم.
عالم همه محو گل رخسار حسین است، ذرات جهان در عجب از کار حسین است. دانی که چرا خانهی حق گشته سیه پوش، یعنی که خدای تو عزادار حسین است